نیروی مسلح ما بازدن پهپاد نشان داد هیچ ترسی از دشمنان ندارد
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۳۸۹۰۹
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان ،آیتالله سید یوسف طباطبایینژاد در خطبههای نماز جمعه شهر اصفهان اظهار کرد: انسان متقی باید همواره در حال مراقبه از خود باشد و به حلال و حرام اموال و خوراک خود اهمیت دهد، در روایات آمده است انسان همچنان که شریکش را تحت نظر دارد، از نفس خود مراقبه کند، حضرت علی (ع) هم فرمودند قبل از اینکه اعمالتان را وزن کنند خودتان آن را وزن کنید، اعمال انسان با میزان خاص خود سنجیده میشود و میزان روز قیامت حق است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام جمعه اصفهان گفت: غیر حق، باطل و پوچ است، اینکه در روایت داریم علی (ع) میزان حق است، یعنی اعمال ما با اعمال انسانهای پاک خالص و مؤمن به خدا سنجیده میشود، هرچقدر به اعمال آنها نزدیک و شبیه باشد به حق نزدیکتر خواهیم بود.
وی افزود: سنجش اعمال انسان در روز قیامت توسط دیگری انجام میشود و از مزیتهای اینکه انسان اعمال خود را پیش از قیامت بسنجد این است که خداوند درب توبه را باز گذاشته است، توبه برای آنهایی نیست که تا خود را در حال مرگ میبینند سریع ابراز پشیمانی کنند.
طباطبایینژاد اذعان کرد: اگر انسان در خود واعظ نفسانی نداشته باشد، واعظ بیرونی بران تأثیری ندارد، تا انجام واجبات و دوری از حرام درونی نشده باشد، دعای آدمی و پای منبر نشستن هم اثر نخواهد کرد.
امام جمعه اصفهان با اشاره به سالروز جنگ خندق و احزاب بیان کرد: در این جنگ یهودیهایی که تخلف کرده بودند و پیامبر آنها را از مدینه بیرون رانده بود، با تحریک کفار قریش و قبائل مختلف به سمت مدینه برای جنگ با پیامبر و مسلمانان شوراندند، سلمان فارسی برای مقابله با آنان پیشنهاد حفر خندق را داد و پیامبر آن را پذیرفت.
وی ادامه داد: یهودیان بعد از اینکه یک ماه پشت خندق ماندند و آذوقهشان رو به اتمام رفت، 5 نفر از مبارزان قوی آنها به هر شکلی به مدینه وارد شدند و برای مبارزه حریف طلبیدند، حضرت علی (ع) برای مقابله رفتند و بر حریف پیروز شدند.
طباطبایینژاد یادآور شد: خلوص حضرت علی (ع) در زدن ضربه آخر به حریف باعث شد پیامبر (ص) این ضربه را بالاتر از ثقلین دانستند و این ماجرا به ما درس نترسیدن از دشمنان و داشتن اعتماد به نفس کافی و خودباوری در برابر آن را میدهد.
امام جمعه اصفهان در خصوص سالروز شهادت دکتر چمران تصریح کرد: شهید چمران در سال 1360 به شهادت رسید، ایشان یکی از شخصیتهای بزرگ انقلاب بودند، این روز به نام بسیج اساتید نیز نامگذاری شده است و بسیجی بودن استاد به تربیت جوانان بسیجی تراز و بسیجی کردن محیط دانشگاه است.
وی ادامه داد: سوءقصد به جان مقام معظم رهبری در روز ششم و اتفاقات روز هفتم تیر مصیب بزرگی برای مردم بود، اما دلاوری و خلوص امام (ره) باعث آرام شدن دلهای مردم شد.
طباطبایینژاد ضمن گرامیداشت روز بسیج اساتید یادآور شد: استاد بسیجی باید برای خدا قدم بردارد و به وظیفه استاد بسیجی بودن خود عمل کنند.
امام جمعه اصفهان تصریح کرد: با زدن پهپاد ممتاز و خاص آمریکایی نشان داده شد که نیروهای مسلح ما نمیترسند و اگر کاری بکنند علناً ابراز میکنند و از کسی هم در این خصوص وحشتی ندارند.
وی بیان کرد: رئیسجمهور امریکا در بین اظهارات ضد و نقیض خود گفته بود این پهپاد در آبهای بینالمللی بوده اما عکسهای رسیدن این پهپاد به مرزهای ما هست و باید بدانند مرزهای ما خط قرمز ماست، مکتب ما صلح و آرامش است اما زیر بار زور نمیرویم.
طباطبایینژاد با تأکید بر تحلیل یکی از نخبگان ژاپنی گفت: این تحلیلگر گفته است ایران غروری دارد که ما در ژاپن باختهایم، رهبر قدرتمند ایران حسرت برانگیز است، سفر «آبه» به تهران با پیغام فریبکارانه ترامپ که مورد بیاعتنایی رهبر ایران قرار گرفته این تأثیر مهم را داشت که بخش مهمی از جمعیت 126 میلیونی ژاپن را با یک رهبر مقتدر آشنا کرد.
انتهای پیام /س
خطبه های نماز جمعه اصفهان
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: مراجع تقلید نماز جمعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۳۸۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958